بدون عنوان
دیشب یکی از دوستای بابایی همراه دختر برادرش که اسمش هم هدیه بود اومده بودند خونمون دختر گلم هم که مثل باباش مهمون نوازه وقتی اونو را دید خوشحال شدو براشون می خندید . وقتی شما باهم باز میکردین منم چند تا عکس ازتون گرفتم که چند تاشو میذارم تو سایت ...
نویسنده :
نسرین
9:50